ظهور فناوری بلاکچین، همانند اکتشاف برق، دنیا را تغییر خواهد داد!

پروفسور اقتصاد ، جیسون پاتس ، مدیر مشترک مرکز نوآوری بلاک چین در دانشگاه RMIT است. او فناوری بلاکچین را یک انقلاب بنیادین فناوری نهادی می داند که با ظهور شرکت ها و اینترنت قابل مقایسه است-شاید حتی به عنوان اختراع برق ، جهان را تغییر دهد.

پروفسور جیسون پاتس اقتصاددان دانشگاهی متولد نیوزلند است.  کار او بر توسعه نظری اقتصاد تکاملی با استفاده از نظریه سیستم های پیچیده متمرکز است. تحقیقات فعلی وی در مورد نقش صنایع خلاق در رشد و توسعه اقتصادی مبتنی بر نوآوری است. او همچنین یک محقق برجسته در زمینه اقتصاد بلاک چین است و در حال حاضر مدیر مرکز نوآوری بلاک چین است که در دانشگاه RMIT مستقر است. او فناوری بلاکچین را یک انقلاب بنیادین فناوری نهادی می داند که با ظهور شرکت ها و اینترنت قابل مقایسه است-شاید حتی به عنوان اختراع برق ، جهان را تغییر دهد.در ادامه مصاحبه جذاب کوین تلگراف را با ایشان مطالعه کنید:

 

به نظر شما پیش از ظهور بلاکچین، آخرین تغییر مهمی که در دنیای تکنولوژی رخ داده است کدام است؟

به نظر من، بی شک ظهور اینترنت مهم ترین اتفاق بوده است. اینترنت انقلاب بسیار عمیقی ایجاد کرد. با برقراری ارتباط بین کامپیوترها و شبکه های ارتباطی دیجیتال، هزینه های ارتباطات و همکاری های آنلاین را به صفر رسیده است. اما با این حال، اینترنت هیچ یک از زیرساخت های اقتصادی را به طور محسوس تغییر نداده است.

برای خرید و فروش در دنیای واقعی هنوز به پول فیزیکی نیاز داریم، هنوز شرکت ها به صورت فیزیکی وجود دارند و هنوز بسیاری از قراردادهای ما به طور کامل دیجیتالی نشده اند. بلاکچین در حال تکمیل فرایند تغییری است که با ظهور اینترنت آغاز شد. بلاکچین به زودی همه بخش ها و زیرساخت های اقتصاد را به طور کامل به دنیای دیجیتال می برد.

پیش از این، باور اندیشمندان بر این بود که پیاده سازی ایده اقتصادی که به طور عمده متکی به برق باشد، حداقل به پنجاه سال زمان نیاز دارد. اکتشاف الکتریسیته مربوط به دهه شصت و هفتاد قرن نوزدهم بود. اما تاثیر ظهور الکتریسیته تا دهه های بیست و سی قرن بیستم چندان محسوس نبود. در این سال ها بود که موتورهای الکتریکی رواج پیدا کرد، بسیاری از تکنولوژی های قدیمی کنار کذاشته شد، و زیرساخت های اقتصادی نیز به طور اساسی تغییر کرد. به نظر من، تغییرات حاصل از انقلاب بلاکچین نیز همینطور خواهد بود.

چرا فکر می کنید ظهور بلاکچین تغییری بنیادی در سطح زیرساخت های اقتصادی به حساب می آیند و نه صرفا یک تکنولوژی جدید؟

تمام تکنولوژی هایی که ما امروزه در اختیار داریم تکنولوژی های صنعتی هستند و در خدمت تولید محصولات و کالاهایی نظیر خودرو، فولاد، و مانند آن هستند. اما بلاکچین یک تغییر نهادی است. بلاکچین با کالاها، مواد اولیه و محصولات سرو کار ندارد، بلکه بیشتر با نحوه همکاری و سازماندهی امورات انسان ها مرتبط است. این نوع از دستاوردها امروزه در زندگی ما حضور پررنگی دارند. شکل گیری مفهوم شرکت سهامی یکی از این تغییرات نهادی است. مفهوم شرکت سهامی که در اواخر قرون وسطی شکل گرفت نیز به جای تولید کالایی جدید، یک سازماندهی جدید ارایه می دهد. تغییرات نهادی، پس از آنکه شکل گرفتند چنان رواج می یابند که دیگر بدون آنها زندگی ممکن نیست. ظهور شرکت های سهامی تاریخ را تغییر داد و باعث رشد و گسترش نظام سرمایه داری شد؛ نظام اقتصادی دیگر هرگز نمی تواند این تغییر را نادیده بگیرد و به دوران پیش از آن برگردد.

نخستین شرکت های سهامی در قرن شانزدهم شکل گرفتند؛ یعنی زمانی که دولت های اسپانیا و هلند، برای پیگیری جاه طلبی های خود، منشور شرکت های سهامی را به رسمیت شناختند. هدف اصلی از ایجاد این شرکت ها، سفر به دور دنیا برای استعمار سرزمین های دیگر بود. این شرکت ها در اصل برای ایجاد امپراطوری و گسترش قلمرو استعماری شکل گرفتند. اما به زودی فواید دیگر شرکت های سهامی نیز برای ما روشن شد و متوجه شدیم که این ساختار را می توان در حوزه های دیگر نیز به کار برد. سپس شرکت های سهامی تولید خط آهن، استخراج آهن و تولید فولاد، نیروگاه ها و شرکت های دیگر در حوزه های گوناگون نیز شکل گرفتند. امروزه مفهوم شرکت و به ویژه شرکت سهامی در همه حوزه ها کاربرد دارد.

بنابر این، مهفوم شرکت، نوعی تکنولوژی نهادی است. تکنولوژی ای که با سازماندهی انسان ها سر و کار دارد. یک مثال دیگر از تکنولوژی های نهادی، ساعت و زمان است. به کار گیری مفهوم ساعت این امکان را به ما می دهد که برنامه ریزی زمانی داشته باشیم و بتوانیم با دیگران در اقصی نقاط جهان همکاری کنیم و اختلاف زمانی را درک کنیم. به کمک همزمانی و هماهنگی های زمانی و با محاسبات اختلاف زمان، می توانیم سیستم های حمل و نقل عمومی داشته باشیم و بازه هایی را به عنوان ساعت های کاری تعریف کنیم.

ظهور و معرفی تکنولوژی های نهادی، مانند ظهور سایر تکنولوژی ها اتفاقی پرتکرار نیست و به ندرت اتفاق می افتد. اما تاثیرات حاصل از آن بسیار پایدار تر و عمیق تر است.. ظهور هریک از تکنولوژی های نهادی که امروز برای ما عادی به نظر می رسد، تغییرات عمیقی در نحوه سازماندهی فعالیت های اقتصادی انسان بر جای گذاشته است.

بلاکچین نیز دقیقا یکی از همین تغییرات است. به کمک امکاناتی که فناوری بلاکچین به ارمغان می آورد می توانیم مالک حقیقی یک دارایی را بشناسیم، بفهمیم چه کسی موافق خرید و فروش یک کالاست، هویت افراد را تایید کنیم و بر اساس آن افراد مشهور و خوش نام را تایید کنیم، و یا هر اطلاعات مشترکی که برای توافق و تراکنش با دیگران نیاز داریم به راحتی به دست بیاوریم.

به کمک این فناوری، ما می توانیم از صحت اطلاعات مطمئن شویم و به اطلاعاتی که در اختیار داریم اطمینان کنیم، و بر پایه این اطلاعات، به یک اقتصاد دیجیتال جهانی دست یابیم.

مهم ترین چیزی که باید بدانیم همین است؛ فناوری بلاکچین صرفا نسل جدید اینترنت نیست، بلکه روشی ست برای کسب اطمینان در مورد اطلاعات و داده ها و ثبت، صحت سنجی و انتشار آنها به روشی کاملا دیجیتال. این اطلاعات و داده ها در اصل پایه اصلی اقتصاد مدرن را تشکیل می دهد.

البته ما در حال حاضر نیز چنین امکانی داریم. اما تفاوت اصلی بلاکچین آن است که یک مرجع مرکزی برای جمع آوری و نگهداری این اطلاعات ایجاد می کند؟

تفاوت اصلی همین است. اگر شرکتی که ما قصد تراکنش با آن را داریم، به اندازه کافی بزرگ باشد، چنین اطلاعاتی در دسترس است، اگر یک سیستم ثبت مرکزی دولتی تعیین شده باشد و این اطلاعات را در اختیار ما قرار دهد نیز وضع به همین صورت است، به ویژه اگر این سیستم به اندازه کافی بزرگ و گسترده باشد. اما مساله اصلی این است که هیچ شرکت و هیچ دولتی آن قدر بزرگ نیست که در مقیاس جهانی عمل کند و کل دنیا را تحت پوشش قرار دهد. هر سیستم مرکزی ای که چنین اطلاعاتی در اختیار داشته باشد یک منبع قدرت است و قدرتی بسیار زیاد و غیر قابل کنترل به مالک آن می بخشد.

تغییر اساسی ای که بلاکچین ایجاد می کند همین است. بلاکچین این اطلاعات را جمع آوری و نگهداری می کند بدون آنکه آن را در اختیار شخص یا شرکتی قرار دهد. مالکیت این اطلاعات نامتمرکز است و همین امر باعث قابل اعتماد بودن آن می شود. به طور بالقوه و در صورت نیاز، این اطلاعات برای همه در دسترس است اما به هیچ وجه در اختیار یک شخص یا دولت خاص نیست.

در مورد زیرساخت ها چطور؟ بلاکچین در این باره چه امکاناتی فراهم می کند؟

در طول دویست سال گذشته، ما فرصت های بسیاری برای اتوماسیون، تحقیق و توسعه، و نوآوری و توسعه در همه صنایع و همه بخش های اقتصاد داشته ایم. اما در ارتباط با نهادهای ثبت و نگهداری اطلاعات، توسعه و پیشرفت چشمگیری نداشته ایم.

فرصت بزرگی که پیش رو داریم بر اساس هزینه های بسیار زیادی است که برای کارهای اداری و زیرساخت های ثبت می پردازیم. بر اساس سیستم های اداری و زیرساخت های فعلی، افراد می توانند پیش از انجام هر تراکنش، اطلاعات بسیاری کسب کنند. اطلاعاتی نظیر اینکه آیا کسی که می خواهد کالایی را بفروشد واقعا مالک آن است، آیا حق فروش آن کالا را دارد، آیا این کالا واقعا محصول اوست، و اطلاعاتی در مورد صحت هویت افراد؛ آیا فرد فروشنده یا خریدار واقعا همان شخصی است که ادعا می کند یا خیر.

تمام فرایندهای اداری ثبت و نگهداری این اطلاعات، که در اقتصادهای مدرن امروزی بسیار پر هزینه و وقت گیر است، می تواند تغییر کند و بهبود یابد و این یک فرصت است. تمام این فرایند ها می تواند به صورت خودکار انجام شود، و فرصت های زیادی برای تحقیق و توسعه و تغییرات تکنولوژیک خلق کند. تغییر این فرایندها همان فرصتی است که از آن سخن می گوییم. آن تغییرات بنیادی در تکنولوژی نهادی، و آن انقلاب زیرساختی که از آن سخن می گوییم، همین است.

شما در این باره تحقیقات زیادی انجام داده اید. تحقیقات شما نشان می دهد که حدود بیست و نه میلیارد دلار از ارزش اقتصادی فقط صرف آن می شود که ما از صحت این اطلاعات مطمئن باشیم. اطمینان از اینکه واقعا چنین معاملاتی رخ داده است و به درستی ثبت شده است.

ما، در مرکز نوآوری بلاکچین، سعی کردیم که هزینه ایجاد اعتماد در اقتصاد مدرن را برآورد کنیم. اگر همه افراد کاملا قابل اعتماد باشند، و اگر همه ادعاها و بیانیه ها درست و صحیح باشد و همه قراردادها بدون کمترین هزینه و تلاش، به درستی اجرا شوند، بسیاری از وظایف و مشاغل حذف می شود و دیگر نیازی نیست بسیاری از این کارها را انجام دهیم. اما این کارها و وظایف کدام هستند؟

ما تمام مشاغل و وظایفی را که در امریکا به نوعی با ایجاد اعتماد سر و کار دارد بررسی و مطالعه کرده ایم. و همه وظایف و مشاغل را از نظر مدت زمان، درصد حجم کار و نقش هر شخص در این فرایند، طبقه بندی کرده ایم. به عنوان مثال، فلسفه وجودی یک حسابدار فقط عدم اعتماد یکی از طرفین معامله است؛ نقش حسابدار فقط این است که با ثبت و گزارش همه تراکنش ها و اتفاقات، صحت اعداد و ارقام را به طرفین معامله نشان دهد و اعتماد ایجاد کند. بخش بزرگی از زمان مدیران و سهم عمده ای از فعالیت هایشان صرف پیگری و نظارت بر فعالیت کارمندان می شود. آنها با صرف وقت و انرژی بسیار باید دائما از اینکه کارها به درستی انجام می شود مطمئن شوند. ما در مرکز نوآوری بلاکچین مقدار کار و زمانی که صرف این فرایند می شود را محاسبه کرده ایم و به رقم سی و پنج درصد رسیده ایم. این مقدار به معنی آن است که بالغ بر یک سوم ارزش تولیدی در اقتصاد در حال حاضر صرف بررسی و کسب و اطمینان از صحت و سقم کارهای دیگران می شود.

من و همکارانم عقیده داریم که اهمیت بلاکچین صنعتی کردن اعتماد است. صنعتی کردن فرایند ایجاد اعتماد فرصتی بالقوه است که به کمک بلاکچین می تواند به صورت بالفعل درآید. به ویژه اگر بتوانیم کل این فرایند را صنعتی کنیم، به طوری که به صورت خودکار انجام شود. در این صورت تمامی اطلاعاتی که در دسترس افراد قرار می گیرد، قابل اعتماد و موثق است.

در حال حاضر، حدود یک سوم ارزش اقتصاد جهانی صرف انجام کارهایی می شود که نیازی به آن نیست. البته هدف ما این نیست که هزینه انجام این کارها صفر کنیم. آنچه که مد نظر ما است و می بایست انجام شود، دقیقا همان اتفاقی است که در انقلاب صنعتی رخ داده است. یعنی جایگزینی نیروی حیوانات و انرژی انسانی با نیروی الکتریسیته و سوخت های فسیلی، و جایگزینی کشاورزان و حیوانات مزرعه با ماشین آلات صنعتی. در روزگاران قدیم، کشاورزی حدود نود درصد فعالیت های اقتصادی را در بر می گرفت، اما امروزه سهم آن تنها به سه درصد رسیده است.

در قرن بیستم، کشاورزی منبع بزرگ ثروت محسوب می شد. اما با کوچ مردم به سمت شهرها و گسترش شهرنشینی، منابعی که در کشاورزی به کار گرفته شده بود، آزاد شد و وارد بخش های دیگر اقتصاد شد. این همان فرایند صنعتی شدن کار بود. موقعیت امروز ما هم مشابه همان دوران است و این فرصت را داریم که این بار اعتماد را نیز صنعتی کنیم و منابعی که برای ایجاد آن صرف می شود را در جای دیگر به کار گیریم.

به نظر شما این فرایند چقدر زمان می برد؟ فراگیر شدن انرژی الکتریسیته حدود پنجاه سال طول کشید. آیا ممکن است این فرایند نیز همان قدر طولانی شود؟

به نظر می رسد این فرایند نسبت به قبل سرعت بیشتری گرفته است. تمام تغییراتی که تا کنون در زیرساخت های فناوری رخ داده است، از جمله فراگیر شدن الکتریسیته، فناوری ارتباطات، شبکه های اجتماعی و غیره، تغییراتی بودند که تکامل آنها چند نسل به طول انجامیده است.

اما سرعت بالای فراگیر شدن بلاکچین واقعا جالب است. این امر چند دلیل دارد. دلیل اصلی ای که می توان برای آن نام برد، گسترش و نفوذ اینترنت در سطح جهان است. اینترنت تقریبا در تمامی جنبه های اقتصاد حضور دارد و بخش بزرگی از اقتصاد جهانی در حال حاضر دیجیتالی است. گسترش بلاکچین وابسته به گسترش اینترنت است. یعنی فناوری بلاکچین فقط می تواند در بخش هایی که اینترنت حضور دارد، وارد شود. بنابر این من عقیده دارم که شرایط برای گسترش و نفوذ سریع بلاکچین مهیاست. ما ده سال است که این فرایند را شروع کرده ایم و به گمان من، این فرایند حدود بیست سال زمان خواهد برد.

بر اساس پیش بینی های شما، یکی از پیامدهای این انقلاب کم شدن تعداد شرکت های بزرگ در آینده است زیرا فناوری بلاکچین روش های سازماندهی کارها را تغییر خواهد داد. لطفا در مورد این روند نیز توضیح دهید.

هر شرکت از یک ساختار سلسله مراتبی تشکیل شده است و برای انجام امور خود باید انواع هزینه های سربار و هزینه های اداری را متحمل شود. اما در مقابل، همه افرادی که درون شرکت فعالیت می کنند، همدیگر را می شناسند و به همدیگر اعتماد دارند. به همین دلیل، هزینه ایجاد توافق و اعتماد درون یک سازمان بسیار پایین است.

اما برای انجام پروژه های بزرگ، شرکت ها باید به اندازه کافی رشد کنند و بزرگ شوند. در طول صد سال گذشته، شرکت ها از همه نظر رشد کرده اند. این رشد لازمه ی پیشرفت شرکت هاست، زیرا در غیر این صورت هیچ شرکتی نمی تواند پروژه های بزرگی مانند پیاده سازی نظام های بانکی، یا عملیات استخراج معدن، و مانند آن را انجام دهد.

رشد مداوم شرکت ها تاثیرات متفاوت بسیاری بر جامعه می گذارد. در نتیجه این رشد دائمی، ما به ناگزیر، در دنیای زندگی می کنیم که شرکت های بزرگ، قدرت زیادی در اختیار دارند و ثروت هنگفتی کسب کرده اند. بنابر این، به منظور محدود کردن قدرت این شرکت ها، باید قوانین محکمی تدوین کنیم. به بیان دیگر، برای ایجاد موازنه در دنیایی که تحت سیطره شرکت های بزرگ قرار دارد، باید نیروهای اجتماعی، اقتصادی، و اجتماعی کافی در اختیار داشته باشیم.

ظهور بلاکچین بهره وری شرکت های بزرگ را به چالش کشیده است. به کمک فناوری بلاکچین، افراد می توانند برای انجام کارهای گوناگون، به صورت تک به تک، با یک دیگر معامله کنند، قرارداد ببندند و توافق نامه همکاری تنظیم و امضا کنند.

به کمک فناوری ای که ما امروزه در اختیار داریم، افراد مختلف می توانند باهم همکاری کنند. خواه این همکاری، قراردادی در زمینه پوشش ریسک باشد، قرارداد بیمه باشد، و یا جمع آوری پس انداز، سرمایه گذاری، و یا اعطای وام باشد.

این امر به معنی آن است که ما دیگر به شرکت های بزرگ نیازی نداریم. به همین ترتیب، اگر به شرکت های بزرگ نیازی نباشد، دیگر نیازی به صرف پول و زمان و انرژی برای کنترل و نظارت دیگران نخواهیم داشت. سایر تغییرات سیاسی نیز به همین نحو خواهد بود.

من شخصا به یاد دارم که در نخستین روزهای ورود اینترنت، جهت گیری  غالب در مورد آن بسیار مثبت بود. تصور عمومی بر آن بود که اینترنت دنیایی جادویی است و آرمان شهری است مملو از شادی و هیجان، در صورتی که واقعا این چنین نیست. پیامد ها و تبعات منفی بلاکچین و رمزارزها چه خواهد بود؟

علت اصلی فروپاشی آرمان شهر اینترنت فقدان پول دیجیتال بود. و البته اینکه ما هنوز شرکت هایی که بتوانند تمام جنبه های آرمان شهر اینترنت را با موفقیت پیاده سازی کنند در اختیار نداریم. به همین دلیل، پس از شکل گیری اینترنت، به جای اینکه با شرکت های فیزیکی و بزرگ خداحافظی کنیم، مجبور بودیم شرکت های جدیدی ایجاد کنیم و این آغاز فروپاشی آن آرمان شهر بود. در حال حاضر شرکت فیسبوک چگونه کنترل و اداره می شود؟ چطور می توانیم با قدرتی که این شرکت در اختیار دارد مقابله کنیم؟

به نظر من، مشکل اصلی در حال حاضر، مربوط به حریم خصوصی است و اینکه آیا می توانیم مشکل هویت های جعلی را بر طرف کنیم یا خیر.

همچنین مشکلات دیگری نظیر مقابله با سانسور و فیلترینگ، و سطح توانایی کنشگران، پلتفرم ها، شرکت ها و دولت ها در به کارگیری و اعمال سانسور، فیلترینگ و کنترل همچنان مطرح است.

منبع : وب سایت کوین تلگراف - ترجمه شده توسط تیم محتوای آیدی پی

در مطالب آیدی پی :

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.