چطور می توان یادگیری را به بخشی جدایی ناپذیر از برنامه روزانه خود تبدیل کرد؟

چطور می توان یادگیری را به بخشی جدایی ناپذیر از برنامه روزانه خود تبدیل کرد؟

هلن تاپر و سارا الیس که هردو از نویسندگان به نام در حوزه ارتقا شغلی و بهبود زندگی کاری هستند در این مقاله نکات و روش هایی را مطرح می کنند که به کمک آن می توان یادگیری را به بخشی جدایی ناپذیر از برنامه روزانه خود تبدیل کرد. این دو نویسنده در حال حاضر در شرکتی به نام Amazing If به مشاوره و تدریس در حوزه یادگیری، توسعه فردی و پیشرفت شغلی مشغول هستند. این مقاله حاصل سال ها تجربه و تحقیق در این حوزه است و با خواندن آن می توانید یادگیرنده ی بهتری باشید و با کسب مهارت های یادگیری، این فرایند را به عنوان یکی از بخش های مهم، در برنامه روزانه خود بگنجانید.

در دنیای امروز همه مشاغل سرشار از پیچیدگی ها و پر از تلاطم هستند. این پیچیدگی که در همه جنبه های زندگی شخصی و کاری با آن روبرو هستیم ما را مجبور می کند در طول دوران کاری خود نقش های مختلفی را به عهده بگیریم که گاهی هیچ شباهتی به هم ندارند و حتی متضاد به نظر می رسند. در نتیجه، موفقیت در هر کدام از آنها نیازمند مهارت ها و تجربه های متفاوتی است و شرط دست یابی به این مهارت ها آن است که دائما خود را در همه جنبه ها و در ابعاد مختلف توسعه دهیم و خود را به مهارت هایی نظیر یادگیری، یادگیری زدایی و یادگیری مجدد مجهز کنیم. این مهارت ها نه تنها ما را در برابر چالش های پیش رو آماده می کنند، بلکه باعث می شوند از فرصت هایی که در مسیر شغلی خود با آنها روبرو خواهیم شد نیز به نحوی مطلوب تری بهره برداری کنیم. افرادی که به مهارت های یادگیری مجهز هستند برای سازمان های امروزی منابع بسیار ارزشمندی به شمار می آیند و این به معنی آن است که سرمایه گذاری بر روی یادگیری و مهارت های مرتبط با آن منافع بلند مدتی برای ما به همراه خواهد داشت.

این مقاله حاصل سال ها تجربه و تحقیق در حوزه آموزش های توسعه شغلی است. با خواندن این مقاله می توانید یادگیرنده ی بهتری باشید و با کسب مهارت های یادگیری، این فرایند را به عنوان یکی از بخش های جدایی ناپذیر، در برنامه روزانه خود بگنجانید.

ظرفیت یادگیری، امروزه به عنوان ارزشمندترین ویژگی یا دارایی یک فرد به شمار می آید. می توان گفت یادگیری مانند وجه نقد است که در ازای آن، می توان هرچیزی را به دست آورد. شاید پیش از این، یادگیری به عنوان فرایندی در نظر گرفته می شد که یک فرد در جریان آن نحوه انجام شغل را می آموخت اما امروزه، شغل اصلی که باید آن را بیاموزیم همان یادگیری است. افرادی که به مهارت یادگیری فعالانه و یادگیری انطباقی مجهز می شوند، برای سازمان ها بسیار ارزشمند هستند و این به معنای آن است که اگر چنین مهارت هایی را فرابگیرید، می توانید آینده شغلی خود را تضمین شده بدانید.

راید هافمن، که بنیان گذار اصلی شرکت لینکدین است، اعتقاد دارد مهم ترین عاملی که می تواند میزان موفقیت یک کارآفرین یا بنیان گذار جدید را پیش بینی کند، منحنی یادگیری اوست. اگر منحنی یادگیری فردی به صورت دائمی رو به بالا باشد، نشان دهنده آن است که فرد دائما در حال یادگیری است و به سرعت می تواند مهارت های جدید را فرابگیرد. ساتیا نادلا، مدیر عامل مایکروسافت نیز معتقد است کسی که می تواند همه چیز را یادبگیرد، از کسی که همه چیز را می داند عملکرد بهتری خواهد داشت و برای یک سازمان، فرد مفید تری است.

اما باید توجه داشت که کسب مهارت های یادگیری بسیار دشوار تر از کسب دانش یا مهارت جدید است. در حال حاضر مشاغل و شرح شغل های فعلی دائما در حال تغییر و تحول هستند و در نتیجه، نیازمند ایفای نقش های متفاوت و گاه متضادند. موفقیت شغل در چنین شرایطی نیازمند آن است که افراد مهارت های مختلف و متفاوتی را بیاموزند و خود را در جنبه های متنوع توسعه دهند. در این شرایط، برای توفیق در یک شغل می بایست مهارت هایی نظیر یادگیری، یادگیری زدایی، و یادگیری مجدد را بیاموزیم. مقاله ای که مشغول مطالعه آن هستید حاصل سالها تلاش، تجربه و تحقیق در حوزه آموزش شغلی و ارائه مشاوره به شرکت های بزرگی نظیر یونیلیور، مایکروسافت، و ویرجین است. بر این اساس، قصد داریم در این مقاله به معرفی تکنیک هایی بپردازیم که به شما کمک می کند تا به یک یادگیرنده دائمی تبدیل شوید و یادگیری را به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر، در برنامه روزانه خود بگنجانید.

 

یادگیری

ما بخش زیادی از زمان، انرژی، و تلاش خود را در محل کار خود صرف می کنیم، بنابر این می توان گفت، شغل ما مهم ترین منبع فرصت برای یادگیری است. چالش اصلی اینجاست که انجام وظایف شغلی زمان بسیار زیادی از ما می گیرد و اجازه نمی دهد ما به طور آگاهانه و با برنامه ریزی برای یادگیری تلاش کنیم. بی توجهی به اهمیت یادگیری و عدم اولویت بخشی به آن بدترین و خطرناک ترین کاری است که ما می توانیم با آینده شغلی خود انجام دهیم زیرا باعث می شود ما تاب آوری خود را نسبت به مشکلات و چالش های شغلی از دست بدهیم و دیگر قادر نباشیم عکس العمل خوبی نسبت به اتفاقات و روندهای جاری نشان دهیم. در ادامه به سه راهکار می پردازیم که به کمک آن می توانید به طور آگاهانه یادگیری شغلی را در دستور کار روزانه خود قرار دهید.

یادگیری از دیگران

افرادی که به طور روزانه با آنها سر و کار دارید یکی از مهم ترین و ارزشمندترین منابع یادگیری شما هستند. با ارتباط گرفتن یا با گردهم آوردن مجموعه ای از افراد مختلف که مهارت ها و دانش های متنوعی دارند می توانید افق دید خود را گسترش دهید و به بینشی عمیق تر دست بیابید. در غیر این صورت شما در میان افرادی که مانند شما می اندیشند و مسائل را مانند شما می بینند گرفتار خواهید شد که راه را بر افق گشایی و درک زوایای گوناگون مسائل می بندد. می توانید برای خود هدفی تعیین کنید، مثلا می توانید هر ماه با یک فرد جدید قرار ملاقاتی تنظیم کنید و با او قهوه یا چای بنوشید، حتی می توانید این کار را به صورت مجازی انجام دهید. این فرد می توانید یکی از همکاران شما باشد که در یک دپارتمان کاملا متفاوت با شما کار می کند و حتی می تواند فردی باشد که در شرکتی دیگر، به کاری که شما انجام می دهید مشغول باشد. در حالت اول، شما می توانید از دیدگاهی متفاوت به مسائل شرکت و محل کار خود بیاندیشید و در حالت دوم، شما به احتمال زیاد با دانش و بینش جدید نسبت به شغل خود آشنا می شوید. می توانید حتی پا را از این نیز فراتر بگذارید و پس از پایان هر جلسه، از فردی که ملاقات کرده اید بخواهید تا شخص دیگری را که برای چنین جلساتی مناسب است به شما معرفی کند. این کار نه تنها باعث می شود که ارتباطات خود را افزایش دهید و حلقه ی روابط خود را گسترش دهید، بلکه ممکن است باعث شود به واسطه آن، با فرصت های بیشتری روبرو شوید.

 

تجربه

تجربه به ما کمک می کند آموخته های خود را آزمایش کنیم، یادبگیریم، و خود را هرچه بیشتر با محیط اطرافیمان تطبیق دهیم. راه های بیشماری برای کسب تجربه در محل کار وجود دارد. به عنوان مثال، بهره گیری از ابزارهای دیجیتال برای بهتر کردن و تاثیرگذارتر کردن ارائه ها و پرزنتیشن ها، برگزاری جلسات بدون دوربین و ضبط کردن و مقایسه آن با هنگامی که جلسه ضبط می شود، استفاده از مکالمه های صوتی به جای مکالمه تصویری، یا حتی استفاده از تاکتیک های جدید در مذاکره با افراد.

برای آنکه تجربه های کسب شده مفید باشد، باید به صورت آگاهانه انجام شود و به عنوان یک فرصت یادگیری در نظر گرفته شود. می توان یک فهرست یا سیاهه ای برای این کار در نظر گرفت و تجربیات، آزمایش ها و نتایج آن را به مرور و در طول زمان ثبت کرد. باید توجه داشته باشید که در بسیاری از موارد ممکن است یک تجربه موفقیت آمیز نباشد و به نتیجه مورد نظر دست نیابد، این امر به هیچ وجه ناخوشایند نیست زیرا اساس افزایش آگاهی در مورد پدیده های ناشناخته همین است؛ آزمایش و خطا.

 

برنامه آموزشی مشارکتی

در مشاغل پیچیده و در دنیای امروز، همه افراد به طور همزمان هم یادگیرنده هستند و هم یک آموزگار. بنابر این می توانید برای تیم های کاری خود یک برنامه آموزشی مشارکتی در نظر بگیرید که به شما و به تیم تان کمک کند که در حین همکاری با یکدیگر از همدیگر بیاموزید. در بسیاری از سازمان ها تبادل مهارت امری رایج است. تبادل مهارت به معنی آن است که هر یک از اعضای سازمان، مهارتی که در آن تبحر بیشتری دارد را به دیگران می آموزد. به عنوان مثال کسی که مهارت حل خلاقانه مساله دارد، فرایندها و روش هایی که در این مهارت کاربرد دارند را به دیگران می آموزد و یا کسی که در کدنویسی ماهر است، برای دیگران جلسات آموزشی برگذار می کند. فرایند تبادل مهارت روشی است برای دموکراتیزه کردن یادگیری مهارت ها به نحوی که همه اعضای تیم یا سازمان می توانند چیز جدیدی بیاموزند و یا در حد خود به توسعه دیگران کمک کنند.

 

یادگیری زدایی

یادگیری زدایی به فرایندی اطلاق می شود که فرد در آن، آنچه را که برای او راحت تر و آشنا تر است را رها می کند و به جای آن به امور جدید و حوزه های ناآشنا می پردازد. مهارت ها و رفتاری که تاکنون به ما کمک کرده است که پیشرفت کنیم و به جایگاهی که اکنون داریم برسیم، لزوما در آینده نیز به کار ما نمی آیند و حتی ممکن است ما را از پیشرفت و دست یابی به موفقیت های بیشتر باز دارد. به عنوان مثال ممکن است رهبر یک تیم که تاکنون عادت داشته است همیشه در ابتدای جلسات به عنوان اولین نفر صحبت کند، نوبت خود را به دیگران دهد و حتی آخر از همه صحبت کند. یا ممکن است یک مدیر نیاز داشته باشد عادت خود را مبنی بر اینکه همیشه با افزایش بار کاری خود موافق بوده است کنار بگذارد و این بار با این افزایش مخالفت کند.

دوران همه گیری کرونا مثال خوبی است از موقعیتی که همه ما نیاز داشتیم عادت های قبلی خود را کنار بگذاریم و با روش های جدید و به سبکی جدید زندگی کنیم، سر کار حاضر شویم، و به مدرسه برویم. یادگیری زدایی همواره امری سخت و دشوار است اما تجربه همه گیری کرونا در دو سال گذشته به ما نشان داده است که قابلیت انظباق پذیری ما بسیار بالا است. در ادامه سه روش را معرفی می کنیم که به کمک آنها می توانید یادگیری زدایی را نیز به بخشی جدایی ناپذیر در برنامه روزانه خود تبدیل کنید.

 

ارتباط با افراد چالش-پذیر

یادگیری زدایی هنگامی محقق می شود که ما از زاویه ای دیگر به مشکلات و چالش ها می نگریم و جنبه های متفاوتی از آن را می بینیم. بنابر این اگر با افرادی که زاویه دیدشان نسبت به ما متفاوت است و دیدگاه دیگری نسبت به مسائل دارند ارتباط برقرار کنیم، شانس یادگیری زدایی افزایش خواهد یافت. باید توجه داشت که هدف نهایی از ارتباط با افرادی که طرز تفکر و دیدگاهشان نسبت به مسائل با ما تفاوت دارد، موافقت با آنها و پذیرش دیدگاه آنها و یا بحث جدل با آنها و اجبار برای قبولاندن دیدگاه خودمان نیست، بلکه هدف نهایی شنیدن و بررسی کردن است. در این فریند باید دائما از خود بپرسیم: من از این فرد چه چیزی می توانم بیاموزم؟

برای این کار باید به دنبال افرادی بگردید که تجربه هایشان نسبت به شما متفاوت و حتی متضاد است. به عنوان مثال، اگر شما در یک سازمان بزرگ فعالیت می کنید، با کسی ارتباط برقرار کنید که خویش فرما یا فریلنسر است. اگر شما بیست و پنج سال سابقه کاری دارید، با کسی ارتباط برقرار کنید که به تازگی شروع به کار کرده است. افرادی که تجربیات شان نسبت به شما متفاوت است و تخصص و مهارت های متفاوتی نسبت به شما دارند یکی از بهترین گزینه هایی هستند که می توانند فرصت یادگیری زدایی را برای شما فراهم کنند.  می توانید از این افراد بپرسید: شما نسبت به فلان مشکل چه رویکرد و چه پیشنهادی دارید؟ یا از آنها بپرسید تا تجربه شان از قرار گرفتن در موقعیتی که شما اکنون در آن قرار دارید برای شما شرح دهند. این روش به شما کمک می کند تا دیدگاه متفاوتی نسبت به مسائل اطراف خود به دست آورید.

 

شناسایی عادت های بازدارنده

همه ما عادت هایی داریم که باعث شده اند در جایگاهی که الان هستیم باشیم. اما عادت ها می توانند جنبه منفی نیز داشته باشند و باعث ایجاد نقاط کور شوند که اجازه نمی دهد فرصت های اطراف خود را به درستی شناسایی و درک کنیم و راه هایی جدید برای حل مسائل بیابیم. ذهن ما به طور ناخودآگاه عادت هایی ایجاد می کند که به عنوان میانبر عمل می کنند و باعث می شود بخشی از فرایندهای شناختی در مغز بدون صرف انرژی و استرس و به طور خودکار اتفاق بیوفتد. این امر باعث می شود که بسیاری از فرصت های جدید را از دست بدهیم و با ارائه واکنش های خودکار، هیچ فرصتی برای یادگیری زدایی نداشته باشیم.

برای جلوگیری از این کار می توانید فهرستی از عادت های خود تهیه کنید؛ می توانید در طول یک هفته تمام عادت های خود را که به صورت خودکار انجام می دهید، یادداشت کنید. سپس می توانید سه مورد از آنها را انتخاب کرده و برای از بین بردن آن تلاش کنید. به عنوان مثال اگر عادت دارید که خودتان شخصا برنامه جلسات تان را تنظیم کنید، آن را به کس دیگری بسپارید. اگر به طور خودکار همه مسائل را خودتان حل می کنید، می توانید چند مسئله را به دیگران بسپارید و یا دیدگاه آنها را در باره ان مساله جویا شوید. توجه به عادت ها و اندیشیدن به آنها و تلاش برای تغییر آنها باعث می شود آگاهی تان نسبت به اعمالی که به طور خودکار انجام می دهید افزایش یابد.

 

طرح پرسش های پیشران

پرسش های پیشران پرسش هایی هستند که به ما کمک می کنند که روش هایی فعلی را کنار بگذاریم و روش ها و رویکردهای جدیدتری نسبت به مسائل داشته باشیم. این پرسش ها معمولا با این عبارات شروع می شوند: ما چطور می توانیم...؟ چطور ممکن است که من....؟ چه می شود اگر...؟ هدف از طراحی و پرسش این سوالات آن است که اجازه ندهد رویکرد و دانش فعلی ما باعث محدودیت ما شود و یا ما را از کشف و دست یابی به روش ها و رویکردهای جدید بازدارد. طرح کردن این پرسش ها ما را به سرعت به جلو می راند، آینده را پیش چشم ما تصویر می کند و راه های جدیدی برای برطرف کردن مسائل فعلی در اختیار ما می گذارد.

برای عملی کردن این ایده می توانید با دیگران گروهایی دو نفره تشکیل دهید و به طور نوبتی این سوال ها را از همدیگر بپرسید و به آن پاسخ دهید. برای شروع می توانید از این پنج سوال پیش ران شروع کنید:

  1. تصور کن که الان در سال ۲۰۳۰ میلادی قرارداریم، سه مورد از مهمترین تغییراتی که برای صنعتی که در آن مشغول به کار هستی اتفاق افتاده است کدام است؟
  2. چطور می توانی نقش خود را در محل کار با یک ربات تقسیم کنی؟
  3. اگر اندازه سازمانی که در آن مشغول به کار هستی دو برابر شود، کدام یک از مهارت های تو بیشتر از همه به کار خواهد آمد؟
  4. اگر صنعتی که در آن مشغول به کار هستی یک شبه از بین برود، چگونه می توانی مهارت ها و تجربیاتت را به صنعتی دیگر منتقل کنی؟
  5. اگر قرار باشد که فردا همین شرکتی که در آن مشغول به کار هستی را مجددا از نو بسازی، چه مواردی را تغییر خواهی داد؟

 

یادگیری مجدد

یادگیری مجدد به معنای آن است که بپذیریم که چگونگی به کار گرفتن نقاط قوت ما امری است که همواره در حال تغییر و شدن است و اینکه بپذیریم که قابلیت ها و توانایی های بالقوه ما همواره باید در حال بهتر و بیشتر شدن باشد. ما باید به طور منظم و قاعده مند، توانایی ها و قابلیت های خود را رصد کنیم و آنها را بر اساس نیازهای محیطی حال و آینده تطبیق دهیم. به عنوان مثال، همکاری با دیگران همواره امری مهم است اما شما در حال یادگرفتن روش های جدیدی برای همکاری با دیگران هستید؛ روش های مانند برگزاری جلسات آنلاین یا دورکاری. یا ممکن است شما به تازگی شغل خود را تغییر داده باشید و هم اکنون در حال انتقال تجربیات قبلی به شغل جدید هستید و تلاش می کنید که راهی برای انتقال بهتر این تجربه بیابید. در ادامه به معرفی سه روش می پردازیم که به کمک آن می توانید یادگیری مجدد را در خود تقویت کنید و به کمک آن در برابر تغییراتی محیط کاری خود چابک تر عمل کنید.

 

نقاط قوت خود را گسترش دهید

یکی از روش های مفید برای آنکه نقاط قوت خود را تقویت کنید آن است که هر چه بیشتر آنها را به کار گیرید و در موقعیت های گوناگون از آنها استفاده کنید. اگر به مرحله ای رسیده اید که به نظر می رسد به کار گیری نقاط قوت تان در موقعیت های جدید برای تان بسیار راحت شده است، یک هشدار است که نشان می دهد فرایند توسعه فردی شما متوقف شده است.  حل مساله به کمک نقاط قوت فرایندی است که شامل یادگیری مجدد است، یعنی در این فرایند یاد می گیرید که چگونه می توانید از نقاط قوت خود برای حل مسائل متفاوت استفاده کنید؛ مسائل متفاوتی که لزوما در دایره مسائل روزمره کاری شما نمی گنجند. فرصت روبرو شدن و حل مسائل متفاوت می توانند به کمک شبکه ارتباطات شما به دست بیاید، یا داخل یا خارج سازمان شما باشد و حتی پروژه هایی که به صورت نیمه وقت به آن می پردازید می تواند چنین فرصتی برای شما ایجاد کند. به عنوان مثال، به یاد دارم که یکی از شرکت کنندگان در یکی از کارگاه های حل مساله، یک مدیر بازاریابی بود که خلاقیت بسیار بالایی داشت. او از این نقطه قوت هم در حل مسائل کاری خود استفاده می کرد و هم در شغل جانبی ای که برای خود ایجاد کرده بود و در دوران قرنطینه به آن می پرداخت. او یک خانم بود که در اوایل همه گیری کرونا و در دوران قرنطینه سفت و سخت اروپا، یک کسب و کار کوچک تولید شیرینی خانگی ایجاد کرده بود. خلاقیت او به او کمک می کند که در هر دو موقعیت، عملکرد خوبی داشته باشد.

 

گرفتن بازخورد از افرادی که دیدگاه متفاوتی دارند

اگر از چشم دیگران و از دیدگاهی متفاوت به به توانایی ها و مهارت های خود بنگرید فرصت های بسیاری زیادی برای یادگیری مجدد خواهید یافت. درخواست ارائه فیدبک از کسانی که همانند شما نمی اندیشند به شما کمک می کند نسبت به نقاط کور خود آگاه شوید و به فرایند توسعه فردی خود، و به نقاط قوت و ضعف خود مسلط شوید. اگر هدف شما یادگیری مجدد است، می توانید از دیگران سوالات روشن و مشخصی بپرسید که به آنها این اطمینان را می دهد که بازخورد آنها هرچقدر منفی باشد نیز باعث آزار شما نخواهد شد. در این صورت است که دیگران نیز بازخوردی صادقانه به شما خواهند داد. به عنوان مثال می توانید به روشنی و به طور خاص از آنها بپرسید که چگونه می توانم فایل اسلاید ارایه ام را بهبود ببخشم؟ یا چگونه می توانم جلسات تیمی سازمان را به نحو بهتری برگزار کنم؟ چه روشی به من کمک می کند که بتوانم عملکرد خودم به نحو بهتری به به نمایش بگذاریم؟

 

ثبات در یادگیری مجدد

فرایند یادگیری مجدد مستلزم تاب آوری و ثبات قدم است. اگر نسبت به نتایج این فرایند مطمئن نیستید و امید چندانی به پیشرفت در این زمینه ندارید ممکن است وسوسه شوید که این فرایند دشوار را متوقف کنید و دیگر ادامه ندهید. اما متمرکز شدن بر بخش های امید بخش این فرایند و اندیشیدن به جنبه مثبت آن می تواند شما را به ادامه دادن این مسیر ترغیب کند. به این منظور می توانید در پایان هر روز سه مورد از موفقیت های هرچند کوچک خود را یادداشت کرده و به خود یادآوری کنید. این موفقیت می تواند هم در زمینه زندگی شخصی شما باشد و همر در زمینه زندگی کاری. اگرچه ممکن است یافتن یک موفقیت هرچند کوچک نیز در ابتدا دشوار به نظر برسد اما به مروز زمان و هرچه پیش می روید پیدا کردن چنین مواردی آسان تر خواهد شد. یک موفقیت کوچک می تواند این باشد که شما توانسته اید از کسی دیگر تقاضای بازخورد کنید، یا اینکه یکی از همکاران تان را در آماده کردن فایل اسلاید ارایه اش یاری کرده اید، و یا حتی اینکه به کودک خردسال خود خوردن یک میوه را آموزش داده اید. اگر این کار را ادامه دهید، پس از دو هفته، مجموعا بیست و چهار مورد موفقیت آمیز خواهید داشت که شما را برای ادامه مسیر تشویق می کند. مسیری که هرچند بسیار دشوار است، اما نهایتا به رشد و توسعه شما می انجامد.

 

ما هرگز نمی توانیم اتفاقات آینده را پیش بینی کنیم و هرگز نمی دانیم شرایط شغلی ما در آینده چگونه خواهد بود. اما سرمایه گذاری در توسعه مهارت های یادگیری، یادگیری زدایی و یادگیری مجدد ما را در برابر تغییرات آینده مجهز می کند و آمادگی ما را برای اتفاقات و روندهای ناشناخته و غیر قابل پیش بینی که در مسیر شغلی خود با آن روبرو خواهشم شد افزایش می دهد.

 

نویسندگان:

هلن تاپر: مدیرعامل و هم بنیانگذار شرکت Amazing If که یکی از نویسندگان کتاب پرفروش The Sunday Times  است.

سارا الیس: هم بنیانگذار شرکت Amazing If است که در حوزه ارتقا تجربه شغلی و بهبود زندگی کاری افراد فعالیت می کند.
 

مجله کسب و کار هاروارد - ترجمه شده توسط تیم محتوای آیدی پی

در مطالب آیدی پی :

افزایش فروش با روش هایی رایگان و کم هزینه
مطلب قبلی:

افزایش فروش با روش هایی رایگان و کم هزینه

زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.